غریبه اشنانویسنده:منیر مهریزی مقدمخلاصه:لیلا برای تحصیل به تهران میاید و با ایلیا اشنا شده و باهم ازدواج میکنند البته خانواده ی ایلیا بی خبرند از این ازدواج .....اتفاقات عجیبی میفته حتما بخونینش