مرورگر شما از پخش ویدیو پشتیبانی نمی‌کند.

به راه عمر صد ها غصه دیدمسفرها کردمحکایت ها شنیدمنف

به راه عمر صد ها غصه دیدم..سفرها کردم..حکایت ها شنیدم..نفهمیدم چه شد..تا اینکه روزی سر کوی رفیقبازی رسیدم..به هرباغی رسیدم ازسرشوق..زهر شاخه یه گل چیدم..غلامم،چاکرم،لوطی بفرما..همینها شدهمه عشقو امیدم..بدون هیچ یاحرف وسوالی..پیاله هرکه داد سر کشیدم..ولی افسوس باهرکه رفاقت کردم خیری ندیدم چشام بارون بود وقلبم شکسته ازاین دنیاواهلش سیرگشته..!
دیدگاه ها (۰)

ن هرکه چهره برافروخت دلبری داند..ن هرکه آینه سازد سکندری دان...

سیه چشمی به کارعشق استاد.. بمن درس محبت یاد می‌داد.. مرا از ...

#عقیق کهنه تسبیح کهربا یاقوت سندلوس نقره انگشتر حرز امام جوا...

خدایا همه ازتو میخواهند بدهی..اما من ازتو میخواهم بگیری دلتن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط