مدرسه ی ما

از زبان دازای: تو این شهر دوتا مدرسه هست یکی مدرسه ی مافیا و یکی مدرسه ی آژانس
از طرف مدرسه ی مافیا یه جاسوس کوچولو فرستاده بودن که شناسایی شد اسمش چویا هست از همون اول که دیدمش عاشقش شدم حالا قرار بود که من مراقبش باشم
بردمش توی خونم و گفتم چویا ما اینجا یه سری قوانین داریم اول اینکه ساعت های مدرسه مشخص هستن دوم اینکه من باید مراقبت باشم و همه جا باید باهات بیام
+خوب چرا نمیذارید برم
_ شرمنده بخاطر یه سری اتفاقات اگه بری اتفاق خوبی واست نمی افته حالا هم برو وسایلت رو تو کمد بزار بیا شام بخوریم