بیرون

بیرون،
جنگ خاموشی و فراموشی‌‌ست.

با من
درون همین شعر بنشین.
من از عاشقانی می‌گویم
که نداشتم،
تو از سفرهایی بگو که نرفتی.
بیرون
آدم میکشند...
دیدگاه ها (۴)

همین الان تو در پیرترین سنی هستی که تاحالا بودی،و جوانترین س...

روزتون قشنگ..دلتون شاااااااااد

تو صبح ؛ باش ...من تمام شب های تاریخ را تاب میاورم

.نیازی نیست چو رودی کنار خانه اش باشمهمین که نیمه شب ها از خ...

🗝️«امروز»ببخش بی آن که بخواهی بدانی چه از تو رفت.بتاب چنان ک...

عاشقانه های شبنم

سرزمینی که...هردویمان را در آغوش کشیدطرحی انداخت به وسعت یک ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط