جانم از غم بر لب آمد آه از این غم چون کنم

.
جانم از غم بر لب آمد، آه از این غم، چون کنم
باعث خوشحالی جان غمین من کجاست
#وحشی_بافقی
دیدگاه ها (۱)

گاهی مرگ نقاب میزند و میشود دلتنگی ....

.تو میروی و گریه می آید مرا

تو زندگیم با با ادبا، با ادب بودم با باشخصیت ها باشخصیت ، با...

و آغوشت اندك جايى براى زيستناندك جايى براى مردن..

عشق تویی یار تویی جان تویی گر بروی من چه کنم در غم فراق تو ا...

گفت،چرا با لب های خاموش بسوزگفتمغم هجر یار دارم چه کنم در دل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط