ما دو تا تیم بودیم در مستطیل سبز

ما دو تا تیم بودیم در مستطیل سبز
آبی و قرمز
اولش قرار بود روبروی هم باشیم و
اخرش در کنار هم برای ورزش
اما هم از اول روبروی هم بودیم
جنگ بود میانمان نه ورزش!
و آبی آرامش و قرمز قه قه حرف بود همه
دریغ از پاسهای عشق
و صد افسوس به دریبلهای بی مهری و
شوتهای انتقام و پنالتی های بی سرنوشت
قرار بود گل بزنیم به هم
اما مگر گل را می زنند؟
گل را می کارند
گل را می بویند
تا که جنگ شد و من و تو ،قرمز و آبی
رفتیم به جنگ سرنوشت
اما کنار هم برای هم
تا که در انتهای خاکریز سرنوشت
دشمن عقیده مان
ورای رنگهای سرخ و دیگری
کاشت در تن رفیق آبی ام
با گلوله ای
گلی!
مثال روزهای اولی که او در آن زمین
درون دروازه بود!
اما مگر گل را می زنند؟
گل را می کارند
گل را می بویند
گل را نوازش می کنند....
پ ن ؛ شاید در این تصویر خیلی ها شهید شده باشند
لطفاً شناسائی کنید
تصاویرمنتشرنشده از رزمندگان لشکرویژه25کربلا
فوتبال عشق زندگی گل
دیدگاه ها (۴)

- پیامبر اکرم (ص): ... زنی که برای حفظ غیرت، استقامت ورزید و...

اربعینی_ها !یادتان باشد که ستون به ستون را مدیون قطره قطره خ...

از فراق کربلا پیوسته دارم زمزمهترسم این هجران دهد آخر به عمر...

﷽السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواح...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط