اگر زلفت به هر تاری ، اسیر تازه ای دارد
اگر زلفت به هر تاری ، اسیر تازهای دارد
مبارک باشد اما دلبری اندازهای دارد !
تغافل بُرد از حد ، شوخ چشم من نمیداند
جفا قدری ، ستم حدی و ناز اندازهای دارد
محبت را لبِ خاموش و گویا هر دو یکسان است
چو بلبل ، آتشِ پروانه هم اندازهای دارد
اگر سودای لیلی بر سرت افتاد ، مجنون شو
که هر شهری به صحرای جنون دروازهای دارد
دل مجذوب خود را با تغافل بیش از این مشکن
که در قانون خوبان ، امتحان اندازهای دارد
مبارک باشد اما دلبری اندازهای دارد !
تغافل بُرد از حد ، شوخ چشم من نمیداند
جفا قدری ، ستم حدی و ناز اندازهای دارد
محبت را لبِ خاموش و گویا هر دو یکسان است
چو بلبل ، آتشِ پروانه هم اندازهای دارد
اگر سودای لیلی بر سرت افتاد ، مجنون شو
که هر شهری به صحرای جنون دروازهای دارد
دل مجذوب خود را با تغافل بیش از این مشکن
که در قانون خوبان ، امتحان اندازهای دارد
۵۴۲
۱۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.