خوشم با شمیم بهاری که نیست

خوشم با شمیم بهاری که نیست
غباری که هست و سواری که نیست

دو فصل است تقویم دلتنگی‌ام
خزانی که هست و بهاری که نیست...


#سعید_بیابانکی
دیدگاه ها (۶)

چون بماندخالی از منجای منگر توهمراهم نباشیوایِ من...👤 عطار

احمقانه تر از برگشتن "قاتل" به صحنه جرم،برگشتن "عاشق" به جاه...

‏صد فصل بهار آید و بیرون ننهم گامترسم که بیایی تو و در خانه ...

سرم به شانه دیوار آرزو بند است ولی چه فایده وقتی که نردبان ب...

نمیدانم ان طرف این فصل های بی روح، یکنؤاخت چه فصلی را به انت...

فصل عشق همبا "مهـر" شروع می شودهمچون بارانِ " آبـان" آبادت م...

همیشه که پاییز فصل عاشق شدن،قدم زدن،و شعر خواندن نیست.گاهی ه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط