روزهای

روزهای
سرد و یخ بندان تنهایی،
غم و اندوه
یکی پس از دیگری می گذرند و
من با بغضی در گلو
همچنان سکوت نموده ام !
نه اینکه رنج ها التیام یافته و دردی نیست !
بلکه دیگرگلویی نمانده
برای فریاد های تن رنجور و دل شکسته و آه خسته ام !
خوب می دانم
که دیگر سرمایه صداقتم
حریف هزینه سنگین هرزگی زمانه نمی شود ...
دیدگاه ها (۲)

دوست عجب امنیت خوبی است... میتوانی دردهایت را... ...

توو این روزا، توو این اوضاعتوو این زندگی که هر روز پیچیده تر...

ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯزنها ﺍﻧﮕﺎﺭﯼ ﻧﯿﮑﻮﺗﯿﻦ ﺩﺍﺭﻥ؛ ﭼﻮﻥ ﺍﮔﻪ ﻧﺒﺎﺷﻦ ﺁﺩﻡ ﺧﯿﻠﯽ ﻋﺼﺒﯽ...

زن که باشی مهریه ات آب هم که باشد! قاضی جیره بندی اش می کن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط