داشتم از این شهر میرفتم

داشتم از این شهر میرفتم...
صدایم کردی...
جا ماندم...
از کشتی ای که رفت و غرق شد...
البته...
این فقط می تواند یک قصه باشد...
در این شهر دود و آهن...
دریا کجا بود...
که من بخواهم سوار کشتی شوم و...
تو صدایم کنی...
فقط می خواهم بگویم...
تو نجاتم دادی...
تا اسیرم کنی...



گروه مانا
(هیرش)
دیدگاه ها (۳)

روش تهیه دنده کباب اصیل کرمانشاهی :مواد لازم :گوشت دنده گوسف...

دیر است که دلدار پیامی نفرستادننوشت سلامی و کلامی نفرستادصد ...

باران گفتن دوستت دارم خداستباران گفتن دوستت دارم من استبه خد...

دیوان رشید یاسمی ؛ ۱۳۱۴ - ۱۳۳۱نویسنده: غلامرضا رشیدیاسمیناشر...

السلام علیک یا حجت الله فی ارضه ع

#طلوعِ‌چشمهایت...به خیالم می‌روی و از یاد خواهم برد نگاه ملی...

شاخه نباتم💙🫂🖇من چه میدانستم بودنت این همه حال خوش دارد. نمید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط