رد نکن گرمای دستم را به دردت میخورم

رد نکن گرمای دستم را به دردت میخورم
کنده ای پیرم که در سرما به دردت میخورم

صورتم سرخ است با سیلی و دلخونم،ببین!
من انارم... درشب یلدا به دردت میخورم

با عصای پیری ات بد تا نکن نشکن مرا
صبرکن امروز یا فردا به دردت میخورم

موج وقت گریه فکر شانه هایی سنگی است
مثل صخره در دل دریا به دردت میخورم

یک تفنگ سر پر از شعرم درون گنجه ات
شک نکن که آخرش یکجا به دردت میخورم
دیدگاه ها (۲)

*تسنیم: محرم سال پیش مقاله ای از شما در یکی از روزنامه‌ها من...

. عجب جملات قشنگی:1.گاهی باید فرو ریخته شوی برای ” بنای جدید...

همه ی ما یک داعش پنهان در وجودمان داریم

حجت‌الاسلام و المسلمین محمدرضا زائری، استاد حوزه و دانشگاه ‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط