عاشقانه

#عاشقانه
نان را از من بگیر، اگر می‌خواهی،هوا را از من بگیر، اما خنده‌ات را نه.
گل سرخ را از من مگیرسوسنی را که می‌کاری آبی را که به ناگاه در شادی تو سرریز می‌کند،موجی ناگهانی از نقره راکه در تو می‌زاید.
از پس نبردی سخت باز می‌گردم‌با چشمانی خسته که دنیا را دیده است
بی‌هیچ دگرگونی،اما خنده‌ات که رها می‌شودو پروازکنان در آسمان مرا می‌جوید
تمامی درهای زندگی رابه رویم می‌گشاید.
عشق من، خنده‌ی تودر تاریک‌ترین لحظه‌ها می‌شکفد
و اگر دیدی، به ناگاه خون من بر سنگفرش خیابان جاری‌ست،
بخند، زیرا خنده‌ی توبرای دستان من شمشیری است آخته.
خنده‌ی تو، در پاییزدر کناره‌ی دریاموج کف‌آلوده‌اش راباید برفرازد،
و در بهاران، عشق من،خنده‌ات را می‌خواهم
چون گلی که در انتظارش بودم،گل آبی، گل سرخ کشورم که مرا می‌خواند.
بخند بر شب بر روز، بر ماه،بخند بر پیچاپیچ
خیابان‌های جزیره، بر این پسربچه کمروکه دوستت دارد،
اما آنگاه که چشم می‌گشایم و می‌بندم،
آنگاه که پاهایم می‌روند و باز می‌گردند،
نان را، هوا را،روشنی را، بهار را،از من بگیر
اما خنده‌ات را هرگزتا چشم از دنیا نبندم.
دیدگاه ها (۱)

#Tataloo #khalseخلصه خلع سلاح قوی اما بی حسشلوغ اما بی کس قط...

• #Daydream فاصله نگیرید ؛ اِنزوا ، عمر را کوتاه می کند .قضا...

#عاشقانه‍ یادم میاد... یادم میاد هروقت که به خاطرش خسته میشد...

#ایمان #باوربخواه که وابسته نباشی ؛ به هیچ چیز و به هیچ کس !...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط