گاهی گمان نمکنی ولی خوب می شود
گاهی گمان نميکنی ، ولی خوب می شود؛
گاهی نمی شود که نمی شود که نمی شود
گاهی هزار دوره دعا ، بی اجابت است؛
گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود
گاهی گدای گدایی و بخت با تو يار نيست؛
گاهی تمام شهر گدای تو می شود
گاهی برای خنده دلم تنگ می شود؛
گاهی دلم تراشه ای از سنگ می شود
گاهی تمام آبی اين آسمانِ ما؛
يک باره تيره گشته و بی رنگ می شود
گاهی نفس ، به تيزی شمشير می شود؛
از هرچه زندگی ست ، دلت سير می شود
گويی به خواب بود ، جوانی مان گذشت؛
گاهی چه زود فرصتمان دير می شود
کاری ندارم کجايی چه ميکنی
بی عشق سر مکن ، که دلت پير می شود
قیصر امینپور|🫴🏻✨›
گاهی نمی شود که نمی شود که نمی شود
گاهی هزار دوره دعا ، بی اجابت است؛
گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود
گاهی گدای گدایی و بخت با تو يار نيست؛
گاهی تمام شهر گدای تو می شود
گاهی برای خنده دلم تنگ می شود؛
گاهی دلم تراشه ای از سنگ می شود
گاهی تمام آبی اين آسمانِ ما؛
يک باره تيره گشته و بی رنگ می شود
گاهی نفس ، به تيزی شمشير می شود؛
از هرچه زندگی ست ، دلت سير می شود
گويی به خواب بود ، جوانی مان گذشت؛
گاهی چه زود فرصتمان دير می شود
کاری ندارم کجايی چه ميکنی
بی عشق سر مکن ، که دلت پير می شود
قیصر امینپور|🫴🏻✨›
- ۲.۲k
- ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط