پیام ناشناس
#پیام_ناشناس
تو ماشین نشسته بودیم !
سرم رو شونه هاش بود
دستِ راستشم با دستِ چپ من دنده عوض میکرد ..
اصلا انگار یه قانونِ براش
وقتی تو ماشین پیشش نشستم
دستمو باید بگیره
مهم نیست که دنده خوب جا نمیره
مهم نیست که چند ثانیه دیرتر عوض میشه
مهم دستامونه
که باید قفلِ هم باشه
اطرافشو یکم دید زد
بعد روسریمو کشید عقب
روی موهامو بوسید
دلم زیر ورو شد
چشمامو بستم تا قشنگ فرو برم تو این خلسه ی شیرین !
_ میدونستی !؟
+ چیو ؟؟
_ که موهات بوی زندگی میده !..
+ ....
#آوا_میم
تو ماشین نشسته بودیم !
سرم رو شونه هاش بود
دستِ راستشم با دستِ چپ من دنده عوض میکرد ..
اصلا انگار یه قانونِ براش
وقتی تو ماشین پیشش نشستم
دستمو باید بگیره
مهم نیست که دنده خوب جا نمیره
مهم نیست که چند ثانیه دیرتر عوض میشه
مهم دستامونه
که باید قفلِ هم باشه
اطرافشو یکم دید زد
بعد روسریمو کشید عقب
روی موهامو بوسید
دلم زیر ورو شد
چشمامو بستم تا قشنگ فرو برم تو این خلسه ی شیرین !
_ میدونستی !؟
+ چیو ؟؟
_ که موهات بوی زندگی میده !..
+ ....
#آوا_میم
۳.۰k
۱۶ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.