های نارنجی!ترنج به دست بگیرمیوسفم می شویبر درگاه بایستی؟می خواهم زخمی عمیق بسازمکه جامت به دستم باشمگاه و بی گاهمی خواهم بنوشمتمزه مزه نگاه نگاهتا آخرین قطرهتا سپیدهی پگاه "عباس معروفی"