عشق به توان۷
عشق به توان۷
ویو ات
یکم خجالت میکشیدم که جین گفت
جین:من یه فکری دارم. برای از بین بردن این جو بیا رو بروم بشین و چشماتو ببند
منم با شک و تردید این کارو کردم
که یهو یه چیز نرمو روی لبام حس کردم اولش مقاومت کردم ولی بعدش همراهی کردم
جین:راست بود
.چی
جین:هیچی ولش کن
.دیگه این کارو نکن
جین:چرا تو دوست دخترمی میتونم هر وقت دلم خواست این کار رو بکنم
.عههه نه باباااا از کی
جین:از الان......
بچه ها واقعا مغزم نمیکشه فردا براتون بازم پارت میزارم بای
ویو ات
یکم خجالت میکشیدم که جین گفت
جین:من یه فکری دارم. برای از بین بردن این جو بیا رو بروم بشین و چشماتو ببند
منم با شک و تردید این کارو کردم
که یهو یه چیز نرمو روی لبام حس کردم اولش مقاومت کردم ولی بعدش همراهی کردم
جین:راست بود
.چی
جین:هیچی ولش کن
.دیگه این کارو نکن
جین:چرا تو دوست دخترمی میتونم هر وقت دلم خواست این کار رو بکنم
.عههه نه باباااا از کی
جین:از الان......
بچه ها واقعا مغزم نمیکشه فردا براتون بازم پارت میزارم بای
۴.۲k
۱۲ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.