عارفی راگفتند:
عارفی راگفتند:
چرا هرگز غمگین نمیشوی؟
گفت دل برآنچه نمی ماند نمی بندم.
فردایک راز است; نگرانش نباش. دیروزیک خاطره بود; حسرتش رانخور. و امروز یک هدیه است; قدرش را بدان و از تک تک لحظه هایت لذت ببر.
از فشار زندگی نترسید به یاد داشته باشید که فشار توده "زغال سنگ" را به الماس تبدیل میکند..
نگران فردایت نباش خدای دیروز و امروز خدای فرداهم هست...ما اولین بار است که بندگی میکنیم. ولی او قرنهاست که خدایی میکند
پس به خدایی او اعتمادکن وفردا و فرداها را به اوبسپار...
چرا هرگز غمگین نمیشوی؟
گفت دل برآنچه نمی ماند نمی بندم.
فردایک راز است; نگرانش نباش. دیروزیک خاطره بود; حسرتش رانخور. و امروز یک هدیه است; قدرش را بدان و از تک تک لحظه هایت لذت ببر.
از فشار زندگی نترسید به یاد داشته باشید که فشار توده "زغال سنگ" را به الماس تبدیل میکند..
نگران فردایت نباش خدای دیروز و امروز خدای فرداهم هست...ما اولین بار است که بندگی میکنیم. ولی او قرنهاست که خدایی میکند
پس به خدایی او اعتمادکن وفردا و فرداها را به اوبسپار...
۲.۱k
۱۹ اسفند ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.