شرم میکنم با ترازوی کودک گرسنه ی کنار خیابان سیری ام را

شرم میکنم با ترازوی کودک گرسنه ی کنار خیابان، سیری ام را وزن کنم؛

ای کاش یک ماه نیز موظف بودیم از اذان صبح تا غروب افتاب فقرا را سیر کنیم نه اینکه گرسنگی و تشنگی کشیده تا فقط رنج انها را درک نماییم؛

اری هزاران بار افسوس که دیریست وا مانده ایم در ظاهر دین ...
#حسین_پناهی
دیدگاه ها (۲)

نصف قهوه‌ات را که خوردیبیا فنجان‌هایمان را عوض کنیمدر کافه ه...

گِله ازدست کسی نیستمقصر، دل دیوانه ی ماست...

و من زیباترین زن جهانمدر زیباترین نقطه ی جهان....یعنی همان ل...

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•حِسِ مَن بِهِت عوَض نمیشِه•حالا طُ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط