تاوان نبودنت را داده ام
تاوان نبودنت را دادهام
با بغضهایی که آتش میزنند
با اشکهایی که باران میشوند
و با سکوتی که صدایش گوش فلک را کر میکند
نبودنت را لحظه لحظه جان دادهام و مردهام
حالا خودت بگو
بودنت را با چه واژهای بنویسم
تا تو
لااقل در لابلای شعر
در کنارم باشی
باشی تا را معنایت کنم
باشی تا نفست بکشم
باشی تا زندگیات کنم...
با بغضهایی که آتش میزنند
با اشکهایی که باران میشوند
و با سکوتی که صدایش گوش فلک را کر میکند
نبودنت را لحظه لحظه جان دادهام و مردهام
حالا خودت بگو
بودنت را با چه واژهای بنویسم
تا تو
لااقل در لابلای شعر
در کنارم باشی
باشی تا را معنایت کنم
باشی تا نفست بکشم
باشی تا زندگیات کنم...
۴.۴k
۱۱ مهر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.