فراموشم میکنی ...
فراموشم میکنی ...
که نه ستاره ای به نامم هست
نه پرنده ای ... نه کوچه ای هم نامم دارم
نه گلی ... از خاطره ها می روند ,
باران های همیشه ی غمگین
نم نم های بی سر و صدا !
فراموشم می کنی... من,
عطر گریزانی ام
چیزی شبیه عطر باران و برگ ...
امروز ,
گلدان کوچکت را به نام من صدا بزن !
و اسمم را روی یکی از برگهایش بنویس.
شاید
یک روز میان فراموشی ها
یادم بخیر شد !
#معصومه_صابر
که نه ستاره ای به نامم هست
نه پرنده ای ... نه کوچه ای هم نامم دارم
نه گلی ... از خاطره ها می روند ,
باران های همیشه ی غمگین
نم نم های بی سر و صدا !
فراموشم می کنی... من,
عطر گریزانی ام
چیزی شبیه عطر باران و برگ ...
امروز ,
گلدان کوچکت را به نام من صدا بزن !
و اسمم را روی یکی از برگهایش بنویس.
شاید
یک روز میان فراموشی ها
یادم بخیر شد !
#معصومه_صابر
۵.۲k
۱۸ تیر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.