برگشت بهم گفت چرا باهام اینطوری برخورد میکنی
برگشت بهم گفت چرا باهام اینطوری برخورد میکنی
بهش گفتم دستتو بده
دستشو گرفتم و گذاشتم رو قلبم
گفت خب
گفتم میفهمی تپش قلبمو؟
گفت اره
گفتم این فقط داره میزنه اما دیگه هیچی درونش نیست خالی از احساس شده البته قلبی نمونده همش شکسته از من توقع رفتار خوب نداشته باش دیگه گذشته ها گذشته
گفت اما من واسه تو یه چیز دیگه ام
گفتم اره اما دیگه نیستی چون قلبی نمونده که دوست داشته باشه
گفت تو همیشه میگفتی که من زندگیتم پس چی شد
گفتم اره بودی اما زندگیم باید حواسش به من باشه که نبود...
بهش گفتم دستتو بده
دستشو گرفتم و گذاشتم رو قلبم
گفت خب
گفتم میفهمی تپش قلبمو؟
گفت اره
گفتم این فقط داره میزنه اما دیگه هیچی درونش نیست خالی از احساس شده البته قلبی نمونده همش شکسته از من توقع رفتار خوب نداشته باش دیگه گذشته ها گذشته
گفت اما من واسه تو یه چیز دیگه ام
گفتم اره اما دیگه نیستی چون قلبی نمونده که دوست داشته باشه
گفت تو همیشه میگفتی که من زندگیتم پس چی شد
گفتم اره بودی اما زندگیم باید حواسش به من باشه که نبود...
۱۰.۳k
۰۷ اسفند ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.