چرا منو اوردی... پارت ۵

نمیتونی از دستم فرار کنی + تو از من چی میخوای مگه من چیکارت کردم هاا ولم کن _ تو از فرشته های آسمون و ماه هستی تو تنها راه.... چرا من باید به تو بگم از اونجا رفت که رو بدنم جای چنگ ایجاد شد بدنم یخ شده بود +آیی کی اینجاست که وقتی چشمام بستم یه چیزایی سفید مثل روح دیدم ترسیدم داشتن به من دست میزدن روی بدنم زخم ایجاد میکردن +ولم کنید خواهش میکنم آییی دوباره چشمام بستم خیلی ترسناک بودن یکی شون گفت ما تبعید شده هستیم خیلی رنج میبریم + اگه من رنج تون کم کنم میتونید بهم یه چیزایی که من میخوام بگید بیرون بیا از افکارت داره میاد.....
هاهاهاهاها
لایک=۲٠
کامنت=۷

ازتون یه چیز خواستم عمل کنید دیگه...


ببخشید که کمه چون پارتاش کمه
دیدگاه ها (۰)

برای اینکه شاد بشید براتون تک پارتی از کوک میزارم پس لایک بر...

بچه ها چه قشنگ میرقصهتو کامنت هر چقد خواستید بهم فوش بدید من...

ای خدا چی بزارم همتون هم که انلاین نیستین حوصلم سررفته😔🍫🍫

کسی که اولین کامنت بذاره بهش شیر موز میدم 🧸📎

رمان

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط