.
.
طلا را که مس کرد دیگر ندانم
چه خاصیتی بود اکسیر ما را
.
.
.
.
.
.
.
.
مریز آبروی سرازیر ما را
به ما باز ده نان و انجیر ما را
خدایا اگر دستبند تجمل
نمی بست دست کمانگیر ما را
کسی تا قیامت نمی کرد پیدا
از آن گوشه کهکشان تیر ما را
ولی خسته بودیم و یاران همدل
به نانی گرفتند شمشیر ما را
ولی خسته بودیم و می برد طوفان
تمام شکوه اساطیر ما را
طلا را که مس کرد دیگر ندانم
چه خاصیتی بود اکسیر ما را
محمد کاظم کاظمی
.
.
.
.
طلا را که مس کرد دیگر ندانم
چه خاصیتی بود اکسیر ما را
.
.
.
.
.
.
.
.
مریز آبروی سرازیر ما را
به ما باز ده نان و انجیر ما را
خدایا اگر دستبند تجمل
نمی بست دست کمانگیر ما را
کسی تا قیامت نمی کرد پیدا
از آن گوشه کهکشان تیر ما را
ولی خسته بودیم و یاران همدل
به نانی گرفتند شمشیر ما را
ولی خسته بودیم و می برد طوفان
تمام شکوه اساطیر ما را
طلا را که مس کرد دیگر ندانم
چه خاصیتی بود اکسیر ما را
محمد کاظم کاظمی
.
.
.
.
۳۷۹
۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.