خوردند و شکستند و دریدند و تکاندند

خوردند و شکستند و دریدند و تکاندند...
هر چیز در این خانه ی بی رنگ و نوا بود
عدالت کجایی؟ عدالت کجایی؟؟
گفتند چنینیم و چنانیم دریغاااا
اینها همه لالایی خواباندن ِ ما بود
عدالت کجایی؟ عدالت کجایی؟؟؟
ای کاش در ِ دیزی ِ ما باز نمی ماند!
یا کاش که در گربه کمی شرم و حیا بود !!
عدالت کجایی؟ عدالت کجایی ؟؟؟

شاعر: ایرج میرزا 👌 🏾 👌 🏾 👌 🏾
🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁
دیدگاه ها (۳)

گویا ما ایستاده ایم به نظاره با شعار ِمرگ بر رهایی اما تو اگ...

سلام،سهمِ کوچکِ من از وسعت سادگی!سایه‌نشینِ آب و هم‌پیاله‌ی ...

این‌همه مرگ این‌همه پاییز از طاقت ما بیرون است... #احمدرضا_ا...

و من ...مانند آن گنجشگ تنهایی...که از دستان گرمت ...دانه های...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط