میرود امروز اما ترسم از فرداست باز

میرود امروز، اما ترسم از فرداستـــ ، باز..
روزگار سنگدل بر ما چه خوابی دیده است..
دیدگاه ها (۱)

پرسه در پس کوچه های یاد تو..چشم من را غرق شبنم می کند..

چون بماند خالی از من جای من..گر تـو همراهم نباشی وای من..

روی در روی و نگه در نگه و چشم ب چشم..حرف من با تو چه محتاج ز...

با خودم لج کرده ام بیدار باشم تا که تــو..بر سر رحم آیی و ام...

خدا تنها روزنه امیدی است که هیچ گاه بسته نمی شود …تنها کسی ا...

ابوالفضل اقبالی، کارشناس مسائل زنان: پارک و کافه و رستوران ن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط