گفتی ز سرت فکر مرا بیرون کن

گفتی ز سرت فکر مرا بیرون کن!
جانا
سرم از فکر تو خالی ست؛
دلم را چه کنم؟

# مهران-یوسفی
دیدگاه ها (۳)

هیچ وقت "قرص هایی " کهحال آدم را خوب میکنندجای "خوب هایی" که...

دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذ به طرف بقال دراز کرد و گفت ...

تمام دلخوشی امکتاب کنار طاقچه ای ستکه گاهیتنهاییم را پر میکن...

به چشمهایم زل زد و گفت : با هم درستش می کنیم ..و من تازه فهم...

تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان راتو مرا گنج روانی چه ک...

تو آمدی ز دورها و دورها🌸ز سرزمین عطرها و نورهانشانده‌ای مرا ...

فکر کن با خودت میگی برم بیرون دلم واشه میای میبینی ملت دارن ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط