ساعت شب بود در حال گذاشتن نودل ها توی قفسه بودم که صدای

ساعت 1 شب بود در حال گذاشتن نودل ها توی قفسه بودم که صدای زنگولک مغازه به صدا در امد فکر کردم صاحب مغازه امد تا منو مرخص کنه ولی از صدای راه رفتن فهمیدم که اون نیست(بچه ها یه نکته جیمین نابیناس خدا نکنه) حس کردم یه نفر نزیک شد




















بقیش رو می خای منو به ۲۰ لایک برسون بعد بای دارلینگ شب بخیر
دیدگاه ها (۰)

جوجو ها کسی می دونه این چیه

ساعت ۲ شب بود توی سپر مارکت بودم تنها در حال گذاشتن نودل در ...

🎀بچه ها خواهش می کنم یه اسم برای فیکمون انتخاب کنید 🕸

game of love and hate(part 19)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط