با همهی بی سر و سامانیام

با همه‌ی بی سر و سامانی‌ام
باز به دنبال پریشانی‌ام
طاقت فرسودگی‌ام هیچ نیست
در پی ویران شدنی آنی‌ام
آمده‌ام بلکه نگاهم کنی ...
عاشق آن لحظه‌ی طوفانی‌ام

دلخوش گرمای کسی نیستم
آمده‌ام تا تو بسوزانی‌ام
آمده‌ام با عطش سال‌ها
تا تو کمی عشق بنوشانی‌ام
ماهی برگشته ز دریا شدم

تا تو بگیری و بمیرانی‌ام
خوب‌ترین حادثه می‌دانمت
خوب‌ترین حادثه می‌دانی‌ام؟
حرف بزن ابر مرا باز کن
دیر زمانی است که بارانی‌ام

حرف بزن، حرف بزن، سال‌هاست
تشنه‌ی یک صحبت طولانی‌ام
ها به کجا میکشی‌ام خوب من؟
ها نکشانی به پشیمانی‌ام!
دیدگاه ها (۱)

به چشمانه مهربانه تو می نویسم حکایت بی عشق راتا بدانی که م...

شبی آزرده از خانهنهادم پا به میخانهپریشان حالو دیوانهسپردم د...

برای تو می نویسم عشقم برای تویی که قلبت پـاک است...برای تو م...

مخاطب خاصناز ڪن، عیبے ندارد، نازنین تر مےشوےبا غمِ این روزها...

با همه ی بی سر و سامانی امباز به دنبالِ #پریشانی امطاقتِ #فر...

مخاطب ? ....مخاطبش عزیز ترین کسمهیادته...گفتم اهنگ موردعلاقت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط