🐰:گیتار پشت سرم؟
🐰:گیتار پشت سرم؟
خب من نیاز دارم که بیشتر تمرین کنم ولی نتونستم خب من باید یاد بگیرم که بعدا اجرا کنم.
🐰:من اومدم لایو چون دلم براتون تنگ شده بود.
🐰:من داشتم میرفتم بخوابم پیژامه هم پوشیدم اما نتونستم بخوابم و تصمیم گرفتم بیام لایو چون به شما فکر میکردم بعدش دیگه اینارو پوشیدم اومدم.
🐰:ساعت ۷ صبه من هنوز نخوابیدم..
شماها خوب خوابیدین؟
نیاز دارم برم بخوابم.
🐰:من تمرین میکنم و پیلاتس رو انجام میدم، امروز میرم پیش متخصص پوست و اونجا یکم استراحت میکنم و بعد میرم ورزش به برنامههامم میرسم.
👤 ” داشتم تکالیفم رو انجام میدادم ولی نمیدونم الان چیکار کنم “
🐰 : حالا که تکلیف هات تموم شدن استراحت کن.
🐰 : همونطور که من به همهی شما فکر میکنم ، فکر کنم شاید شما هم به من فکر میکنید ، برای همین اومدم لایو تا باهم صحبت کنیم.
🐰 : همگی ، میدونستید شونه سمت راستم خوبه اما سمت چپش مثل تاندونمه ؟ میدونم یونگی هیونگ هم یه همچین چیزي داشت ، بچه ها لطفا صاف بشینید تا اینطوری نشید.
🐰 : کیوت ، کیوت .. عاه شماها .. شماها هیچوقت تغییر نمیکنید هاها
🐰 : اینروزا رسپی جدیدی ندارم ، اگه رسپی جدیدی داشتم بهتون میگم
👤 ” من میخواستم برم بخوابم ولی تصمیم گرفتم لایوت رو ترجمه کنم “
🐰 : ممنونم برای ترجمه
🐰: یکی گفت میترسه، اما تو باید تمام تلاشت رو بکنی که نترسی! یا از کسی کمک بگیری! اگر نمیتونین به تنهایی با ترس کنار بیاین، باید کمک بخوایید.
🐰 : راستش من زیاد گیتار نمیزنم .. از استاد گیتار قبلیم معذرت خواهی میکنم .. اون حتما از خودش میپرسه من چم شده وقتی اونهمه از گیتار زدن لذت میبردم ، معذرت میخوام
🐰:من قبلا تو خوابگاه روح دیدم، میخواستم باهاشون حرف بزنم، بپرسم چندسالشونه، باهاشون دوست بشم چون دربارشون کنجکاو بودم.
🐰:قبل از اینکه بیام اینجا میخواستم با یه روح بد دیدار داشته باشم پس حدود ساعت ۲ صبح چراغها رو خاموش کردم و از چیزی که شکارچیای ارواح استفاده میکنن منم استفاده کردم، من منتظر بودم ولی چیزی نشد.
🐰:کامنتایی مثل تا کامنتمو جواب ندی نفس نمیکشم یعنی چی؟ خستهکنندن خب من که میدونم دارید نفس میکشید.
🐰:خب کیا میخوان باهام فیلم ببینن؟ کسی نیست؟ کی؟ بیاید با هم بریم فیلم ببینیم همهی سالن سینما رو اجاره میکنم.
🐰 : * کوک درحال خوندن کامنت* سه ساعت خوابیدی ؟ من اصلا نخوابیدم.
خب من نیاز دارم که بیشتر تمرین کنم ولی نتونستم خب من باید یاد بگیرم که بعدا اجرا کنم.
🐰:من اومدم لایو چون دلم براتون تنگ شده بود.
🐰:من داشتم میرفتم بخوابم پیژامه هم پوشیدم اما نتونستم بخوابم و تصمیم گرفتم بیام لایو چون به شما فکر میکردم بعدش دیگه اینارو پوشیدم اومدم.
🐰:ساعت ۷ صبه من هنوز نخوابیدم..
شماها خوب خوابیدین؟
نیاز دارم برم بخوابم.
🐰:من تمرین میکنم و پیلاتس رو انجام میدم، امروز میرم پیش متخصص پوست و اونجا یکم استراحت میکنم و بعد میرم ورزش به برنامههامم میرسم.
👤 ” داشتم تکالیفم رو انجام میدادم ولی نمیدونم الان چیکار کنم “
🐰 : حالا که تکلیف هات تموم شدن استراحت کن.
🐰 : همونطور که من به همهی شما فکر میکنم ، فکر کنم شاید شما هم به من فکر میکنید ، برای همین اومدم لایو تا باهم صحبت کنیم.
🐰 : همگی ، میدونستید شونه سمت راستم خوبه اما سمت چپش مثل تاندونمه ؟ میدونم یونگی هیونگ هم یه همچین چیزي داشت ، بچه ها لطفا صاف بشینید تا اینطوری نشید.
🐰 : کیوت ، کیوت .. عاه شماها .. شماها هیچوقت تغییر نمیکنید هاها
🐰 : اینروزا رسپی جدیدی ندارم ، اگه رسپی جدیدی داشتم بهتون میگم
👤 ” من میخواستم برم بخوابم ولی تصمیم گرفتم لایوت رو ترجمه کنم “
🐰 : ممنونم برای ترجمه
🐰: یکی گفت میترسه، اما تو باید تمام تلاشت رو بکنی که نترسی! یا از کسی کمک بگیری! اگر نمیتونین به تنهایی با ترس کنار بیاین، باید کمک بخوایید.
🐰 : راستش من زیاد گیتار نمیزنم .. از استاد گیتار قبلیم معذرت خواهی میکنم .. اون حتما از خودش میپرسه من چم شده وقتی اونهمه از گیتار زدن لذت میبردم ، معذرت میخوام
🐰:من قبلا تو خوابگاه روح دیدم، میخواستم باهاشون حرف بزنم، بپرسم چندسالشونه، باهاشون دوست بشم چون دربارشون کنجکاو بودم.
🐰:قبل از اینکه بیام اینجا میخواستم با یه روح بد دیدار داشته باشم پس حدود ساعت ۲ صبح چراغها رو خاموش کردم و از چیزی که شکارچیای ارواح استفاده میکنن منم استفاده کردم، من منتظر بودم ولی چیزی نشد.
🐰:کامنتایی مثل تا کامنتمو جواب ندی نفس نمیکشم یعنی چی؟ خستهکنندن خب من که میدونم دارید نفس میکشید.
🐰:خب کیا میخوان باهام فیلم ببینن؟ کسی نیست؟ کی؟ بیاید با هم بریم فیلم ببینیم همهی سالن سینما رو اجاره میکنم.
🐰 : * کوک درحال خوندن کامنت* سه ساعت خوابیدی ؟ من اصلا نخوابیدم.
۴.۳k
۱۵ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.