گر نمی مانی ؛ نیا ؛ بیهوده آشـــــوبَم نکن
گر نمی مانی ؛ نیا ؛ بیهوده آشـــــوبَم نکن
من به تنهــا بودَنَم خو کرده ؛ مجذوبَم نکن
گفته بودم با دلــم بازی نکن ؛ کردی ؛ ولی
گر نمی گویَم سُخن ؛دیوانه محسوبَم نکن
من نمی گویم رها کن زندگی ؛با من بِمان
یا نیا ؛ یا که نـــرو ؛ اینگونه ؛ مخروبم نکن
تا که باوَر می کنم تنها شُدم ؛ برگشته ای
بر نَگرد ؛ با او برو ؛ اینگونه ؛ مغلــــوبَم نکن
رفته ای ؛ باشد برو ؛ دیگــــر نیا آنجا بمان
می شوم دیوانه؛بازی بامن ای خوبم؛نکن
#نازی_شکوری
من به تنهــا بودَنَم خو کرده ؛ مجذوبَم نکن
گفته بودم با دلــم بازی نکن ؛ کردی ؛ ولی
گر نمی گویَم سُخن ؛دیوانه محسوبَم نکن
من نمی گویم رها کن زندگی ؛با من بِمان
یا نیا ؛ یا که نـــرو ؛ اینگونه ؛ مخروبم نکن
تا که باوَر می کنم تنها شُدم ؛ برگشته ای
بر نَگرد ؛ با او برو ؛ اینگونه ؛ مغلــــوبَم نکن
رفته ای ؛ باشد برو ؛ دیگــــر نیا آنجا بمان
می شوم دیوانه؛بازی بامن ای خوبم؛نکن
#نازی_شکوری
۱.۱k
۱۱ آذر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.