عمری به عبث در ره مقصود دویدیم

عمری به عبث در ره مقصود دویدیم
یک عمر دویدیم و به مقصد نرسیدیم
چون طایر آواره‌ی تشویش گرفته
هر لحظه از این شاخ به آن شاخ پریدیم
از خلق جهان خیر ندیدیم از این روی
در گوشه‌ی تنهایی و خلوت بخزیدیم
بودیم یکی آهوَک رام و لیکن
گرگان به کمینگاه چو دیدیم، رمیدیم
دیدگاه ها (۱۶)

باغبانی پیرمکه به غیر از گلهااز همه دلگیرمکوله‌ام غرق غم است...

پیرپسرای ترشیده ویسگون چیزی به عیدنوروز نمونده ها ..هههه حیف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط