p¹ دوست یا شایدم خانواده(بله بله اسمشو تغییر دادم🗿)
خب معرفی ی ا.ت
اسم:ا.ت
سن:۲۱
خب ا.ت مثل بقیه ی ادمای زندگی میکنه
فقط یه چیز بعد هست
اونم اینه که ا.ت هیتره،هیتر بی تی اس و از اونا متنفره ولی نه بخاطر دلیل هایی که بقیه از اونا بدشون میاد بخاطر اینکه خواهر اون که ارمی بود کل زندگیش تو بی تی اس خلاصه شده بود و اونو نادیده میگرفت و جوری رفتار میکرد انگار یه آدم افسرده ی بدبخته *تنهاست* که بی تی اس نجاتش داده با اینکه من همیشه اونو سرگرم کارای خوب و جالب میکردم(با نوشته های خودم از ا.ت بدم اومد😂)
و ا.ت یک دوست صمیمی به اسم بوران داره
ویو ا.ت
من توی یک مسابقه شرکت کردم و برنده شدم ولی دیدم جایزش تغییر کرده و نوشته ملاقات با بی تی اس 😳
واقعا شکه شدم و نمیدونم که چرا جایزشو عوض کردن
با خودشون نگفتن شاید طرف هیتر باشه
حالا ولش کن😒
فردا ساعت ۱۲ باید برم
ویو اعضا(-شوگا @جیمین #جین /تهیونگ %جونکوک ^جیهوپ *نامجون)
-خیلی ذوق دارم این که این دختره رو ببینم^_^
@فک کن آرمی باشه(ذوق)
#اگه هیتر باشه چی
*جیمینا تو خیلی خوش بینی
^و جین تو خیلی بد بین
%حالا ولش هر خری میخواد باشه
@😳
#😳
/😐
*🤯😳
^🤧
-هه هنر دست خودمه
*آخه اینم شد هیونگ😫
پرش زمانی فردا صبح ساعت ۹
ویو ا.ت
از خواب بیدار شدم رفتم کارامو کردا و لباس پوشیدم(یادم رفت لباسشو بزارم لباسش پست بعده)
و بعد به سمت آدرسی که فرستاده بودن راه افتادم
پرش زمانی به خیابان تهران در سئول
رفتم اونجا دیدم هفت پسر وایستادن و دارن دوروبرشون رو دید میزنن
اول فکر کردم چند تا پسر ه*یزن ولی یکم که دقت کردم دیدم بی تی اسن
حالا که فکر میکنم کاش خواهرم بجای من میومد
ولی دیگه خیلی دیره
رفتم پیششون و سلام دادم
اونام خیلی مؤدبانه جواب دادن
ازشون خوشم اومد ولی نه اونقدری که خودمو آرمی صدا کنم
علامت ا.ت +
+من آرمی نیستم ولی هیتر هم نیستم(البته الان دیگه نیست)
-خوبه مگه نه جین
#اره خوبه😓
@دیدین گفتم
/حالا ولش کنین میخوای با ما بیای خوابگاه
همهی اعضا و ا.ت:چییییییییی
%راس میگه ها
* نظر خودت چیه خانم ا.ت
+من نمیتونم
همه ی اعضا باهم:چراااااااااا
+ممکنه مامان بابام اجازه ندن(مامان بابای ا.ت خیلی سخت گیرن و از ا.ت هم متنفرن)
-خب بهشون نگو داری میای
+فکر خوبیه
خب میرسسم به شرطا
لایک ۲۰
کامنتا ۱۰
بای تا فردا
اسم:ا.ت
سن:۲۱
خب ا.ت مثل بقیه ی ادمای زندگی میکنه
فقط یه چیز بعد هست
اونم اینه که ا.ت هیتره،هیتر بی تی اس و از اونا متنفره ولی نه بخاطر دلیل هایی که بقیه از اونا بدشون میاد بخاطر اینکه خواهر اون که ارمی بود کل زندگیش تو بی تی اس خلاصه شده بود و اونو نادیده میگرفت و جوری رفتار میکرد انگار یه آدم افسرده ی بدبخته *تنهاست* که بی تی اس نجاتش داده با اینکه من همیشه اونو سرگرم کارای خوب و جالب میکردم(با نوشته های خودم از ا.ت بدم اومد😂)
و ا.ت یک دوست صمیمی به اسم بوران داره
ویو ا.ت
من توی یک مسابقه شرکت کردم و برنده شدم ولی دیدم جایزش تغییر کرده و نوشته ملاقات با بی تی اس 😳
واقعا شکه شدم و نمیدونم که چرا جایزشو عوض کردن
با خودشون نگفتن شاید طرف هیتر باشه
حالا ولش کن😒
فردا ساعت ۱۲ باید برم
ویو اعضا(-شوگا @جیمین #جین /تهیونگ %جونکوک ^جیهوپ *نامجون)
-خیلی ذوق دارم این که این دختره رو ببینم^_^
@فک کن آرمی باشه(ذوق)
#اگه هیتر باشه چی
*جیمینا تو خیلی خوش بینی
^و جین تو خیلی بد بین
%حالا ولش هر خری میخواد باشه
@😳
#😳
/😐
*🤯😳
^🤧
-هه هنر دست خودمه
*آخه اینم شد هیونگ😫
پرش زمانی فردا صبح ساعت ۹
ویو ا.ت
از خواب بیدار شدم رفتم کارامو کردا و لباس پوشیدم(یادم رفت لباسشو بزارم لباسش پست بعده)
و بعد به سمت آدرسی که فرستاده بودن راه افتادم
پرش زمانی به خیابان تهران در سئول
رفتم اونجا دیدم هفت پسر وایستادن و دارن دوروبرشون رو دید میزنن
اول فکر کردم چند تا پسر ه*یزن ولی یکم که دقت کردم دیدم بی تی اسن
حالا که فکر میکنم کاش خواهرم بجای من میومد
ولی دیگه خیلی دیره
رفتم پیششون و سلام دادم
اونام خیلی مؤدبانه جواب دادن
ازشون خوشم اومد ولی نه اونقدری که خودمو آرمی صدا کنم
علامت ا.ت +
+من آرمی نیستم ولی هیتر هم نیستم(البته الان دیگه نیست)
-خوبه مگه نه جین
#اره خوبه😓
@دیدین گفتم
/حالا ولش کنین میخوای با ما بیای خوابگاه
همهی اعضا و ا.ت:چییییییییی
%راس میگه ها
* نظر خودت چیه خانم ا.ت
+من نمیتونم
همه ی اعضا باهم:چراااااااااا
+ممکنه مامان بابام اجازه ندن(مامان بابای ا.ت خیلی سخت گیرن و از ا.ت هم متنفرن)
-خب بهشون نگو داری میای
+فکر خوبیه
خب میرسسم به شرطا
لایک ۲۰
کامنتا ۱۰
بای تا فردا
۳.۸k
۰۸ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.