⭕ ️تازه رسیده بودم به قرارگاه و می خواستم حاج احمد را ببی
⭕ ️تازه رسیده بودم به قرارگاه و میخواستم #حاج_احمد را ببینم.
همینطور که داشتم میرفتم، #صحنۀ عجیبی دیدم
درآن هوای گرموو در آن موقع از ظهر ،که تمامی نیروها از شدت گرما داخل سنگر ویا خواب بودند، حاج احمد کنار تانکر آب نشسته بود و باعشق، ظرف های ناهار بچه های قرارگاه را میشست.
⭕ ️گفتم شاید حاج احمد نباشد، اما وقتی جلوتر رفتم، دیدم خود اوست آدمی مثل حاج احمد با آن همه برو و بیا #فرماندۀ تیپ ۲۷ حضرت رسول (صلاللهعلیهوآله) و مسئول قرارگاه تاکتیکی، بیاید و کنار تانکر آب، بشقاب های نیروهایش را بشوید⁉ ️
⭕ ️فوری دوربینم را آماده کردم و خیلی سریع، #قبل از اینکه متوجه شود از او در آن حالت عکس گرفتم
به روایت:احمدحمزهای
کتاب: #میخواهم_با_تو_باشم
#حاج_احمد_متوسلیان
🔸 ای ما وصدچو ما ز #پی_تو خراب و مست
🔹 ما #بی_تو خسته ایم تو بی ما چگونه ای؟!
#خاکیان_خدایی
همینطور که داشتم میرفتم، #صحنۀ عجیبی دیدم
درآن هوای گرموو در آن موقع از ظهر ،که تمامی نیروها از شدت گرما داخل سنگر ویا خواب بودند، حاج احمد کنار تانکر آب نشسته بود و باعشق، ظرف های ناهار بچه های قرارگاه را میشست.
⭕ ️گفتم شاید حاج احمد نباشد، اما وقتی جلوتر رفتم، دیدم خود اوست آدمی مثل حاج احمد با آن همه برو و بیا #فرماندۀ تیپ ۲۷ حضرت رسول (صلاللهعلیهوآله) و مسئول قرارگاه تاکتیکی، بیاید و کنار تانکر آب، بشقاب های نیروهایش را بشوید⁉ ️
⭕ ️فوری دوربینم را آماده کردم و خیلی سریع، #قبل از اینکه متوجه شود از او در آن حالت عکس گرفتم
به روایت:احمدحمزهای
کتاب: #میخواهم_با_تو_باشم
#حاج_احمد_متوسلیان
🔸 ای ما وصدچو ما ز #پی_تو خراب و مست
🔹 ما #بی_تو خسته ایم تو بی ما چگونه ای؟!
#خاکیان_خدایی
۹۳۹
۰۴ بهمن ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.