سناریو
#سناریو
استری کیدز
وقتی میرین خونه مامانشون و تو اونجا به خواهرش /برادرش بیشتر توجه میکنی
چان: یااااا ا/ت بسه حوصلم سر رفت دیگه
لینو: میگمااا ساعت دیر شده بریم خونه
چانگبین:کتری با شوما نداره
هیونجین: عاممم منم اینجا خیار
هان: اوخی چقدر کیوته، ولی باید به منم توجه کنه
فلیکس: اونم میاد پیشتون و باهاتون بازی میکنه
سونگمین: کتی من پاپی کوچولو حوصلش سر رفته میشه با پاپیتم بازی کنی
جونگین: داذین باهم جوک میگین میخندین
استری کیدز
وقتی میرین خونه مامانشون و تو اونجا به خواهرش /برادرش بیشتر توجه میکنی
چان: یااااا ا/ت بسه حوصلم سر رفت دیگه
لینو: میگمااا ساعت دیر شده بریم خونه
چانگبین:کتری با شوما نداره
هیونجین: عاممم منم اینجا خیار
هان: اوخی چقدر کیوته، ولی باید به منم توجه کنه
فلیکس: اونم میاد پیشتون و باهاتون بازی میکنه
سونگمین: کتی من پاپی کوچولو حوصلش سر رفته میشه با پاپیتم بازی کنی
جونگین: داذین باهم جوک میگین میخندین
۴۷۰
۲۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.