من دو بیتی را به عشقت آب و جارو می کنم

من دو بیتی را به عشقت آب و جارو می کنم
فرش احساسم برایت سحر و جادو می کنم

آمدم زنجیر عشقت را ببافم مو به مو
گردن آویز تنت باشد ، حواست را بگو

بیت بیت این غزل بر قلب تو آویختم
رج به رج شعر و غزل بر زلف تو آویختم

آه می دانم که سردت می شود کو پنجره؟
دادخواهی می کنم در دادگاه حنجره

از دهانت حرف آمد ، پخش شد عطر گلاب
آن چنان بیخود شدم دستم زدم بر حوض آب

وای از روزی که ترکم می کنی ، شعرم شکست
رنگ کاغذ مثل گندم زرد شد ، بغضم شکست
دیدگاه ها (۴)

.

.

ﻣــــــــــﻦﮔﺎﻫــﯽ...ﻓﻘـــــﻂﺑﺎ ﻳﺎﺩ ﺗﻮ ﻧﻔــــــــــﺲ ﻣﻴﻜﺸﻢﮔﺎ...

بـــرای بـــا تـــــو بــــودننـــــه مـــهلت میــــخواهم......

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط