سناریو وقتی دیر برگشتن خونه و عصبانی یی

سناریو[ وقتی دیر برگشتن خونه و عصبانی یی]

نامجون: چاگیا ببخشید...اصلا بیا بریم بیرون یکم هوا بخوریم
ا.ت:نه بجایه هوا زولبیا بخوریم(زو لبیا😂😂)

جین: خودتو لوس نکن کارم طول کشید

ا. ت: چرا انقد دیر اومدی؟
شوگا: دوس داشتم

جیهوپ: از این به بعد سعی میکنم زود بیام

جیمین: حالا اومدم دیگه
ا. ت: دیگه نمی زارم از خونه بری
جیمین: 😐😐

تهیونگ: انقد غر نزن برو یه چایی بیار
ا. ت: نمی خوام
تهیونگ: میگم برو بیار
ا. ت: میگم نمی خوام
تهیونگ: خدایا چه گناهی کردم که گیر این افتادم

کوک: ترسیدی؟
ا. ت: نه
کو: بیا بریم اتاق از دلت در بیارم
دیدگاه ها (۳۳)

سناریو [وقتی موقع خودکشی موچتو میگیره]نامجون:*دستتث محکم میگ...

بچه ها یه تک پارتی اصمات از کوک نوشتم بزارم؟

سناریو[ وقتی میگی من نمی ترسم] نامجون: باشه قبول کردمجین: دی...

سناریو[ وقتی تو حالت مستی بهش میگی من بچه می خوام] نامجون: ...

love Between the Tides³⁴شب برگشتم خونه ا/ت: تهیونگ تهیونگ: ت...

⁶³ا/ت: “اصرار نکردم. می‌تونی نیای.”کوک: “نه دیگه، گفتی پدربچ...

love Between the Tides²⁹م: تو خونه ی ما براش نامه نوشته بودی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط