سناریو[ وقتی دیر برگشتن خونه و عصبانی یی]
سناریو[ وقتی دیر برگشتن خونه و عصبانی یی]
نامجون: چاگیا ببخشید...اصلا بیا بریم بیرون یکم هوا بخوریم
ا.ت:نه بجایه هوا زولبیا بخوریم(زو لبیا😂😂)
جین: خودتو لوس نکن کارم طول کشید
ا. ت: چرا انقد دیر اومدی؟
شوگا: دوس داشتم
جیهوپ: از این به بعد سعی میکنم زود بیام
جیمین: حالا اومدم دیگه
ا. ت: دیگه نمی زارم از خونه بری
جیمین: 😐😐
تهیونگ: انقد غر نزن برو یه چایی بیار
ا. ت: نمی خوام
تهیونگ: میگم برو بیار
ا. ت: میگم نمی خوام
تهیونگ: خدایا چه گناهی کردم که گیر این افتادم
کوک: ترسیدی؟
ا. ت: نه
کو: بیا بریم اتاق از دلت در بیارم
نامجون: چاگیا ببخشید...اصلا بیا بریم بیرون یکم هوا بخوریم
ا.ت:نه بجایه هوا زولبیا بخوریم(زو لبیا😂😂)
جین: خودتو لوس نکن کارم طول کشید
ا. ت: چرا انقد دیر اومدی؟
شوگا: دوس داشتم
جیهوپ: از این به بعد سعی میکنم زود بیام
جیمین: حالا اومدم دیگه
ا. ت: دیگه نمی زارم از خونه بری
جیمین: 😐😐
تهیونگ: انقد غر نزن برو یه چایی بیار
ا. ت: نمی خوام
تهیونگ: میگم برو بیار
ا. ت: میگم نمی خوام
تهیونگ: خدایا چه گناهی کردم که گیر این افتادم
کوک: ترسیدی؟
ا. ت: نه
کو: بیا بریم اتاق از دلت در بیارم
۴۶.۴k
۱۳ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.