فیک دازای
فیک دازای
تناسخ
پارت16
از زبان ایوری:
صبح:
از خواب بیدار شدم
دازای کنارم بود
زیر دلم درد میکرد
یهو چشم خورد به بدنم... لخت بودم
بعد فکر کردن یاد دیشب افتادم
مثل چی سرخ شدم
دازای یکم تکون خورد.... فکر کنم میخواد بیدار شه
سریع خودمو زدم به خواب
از زبان دازای:
از خواب بیدار شدم
دقیقا صثرت ایوری جلوم بود
به نظر من زیبا ترین دختر جهانه
پیشونیشو بوس. کرد
به ساعت نگاه کردم
دیرم شده بود
یکی در خونرو زد
درو باز کردم
اون......
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سیلامممم
بعد سال ها پارت جدیدددد
ببخشید دیر پارت دادم
دباره تو خماری گذاشتمتوننن....
امید وارم خوشتون اومده باشهههه
میدونم قلمم تغییر کرده و مثل قبل نمینویسم:((
تناسخ
پارت16
از زبان ایوری:
صبح:
از خواب بیدار شدم
دازای کنارم بود
زیر دلم درد میکرد
یهو چشم خورد به بدنم... لخت بودم
بعد فکر کردن یاد دیشب افتادم
مثل چی سرخ شدم
دازای یکم تکون خورد.... فکر کنم میخواد بیدار شه
سریع خودمو زدم به خواب
از زبان دازای:
از خواب بیدار شدم
دقیقا صثرت ایوری جلوم بود
به نظر من زیبا ترین دختر جهانه
پیشونیشو بوس. کرد
به ساعت نگاه کردم
دیرم شده بود
یکی در خونرو زد
درو باز کردم
اون......
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سیلامممم
بعد سال ها پارت جدیدددد
ببخشید دیر پارت دادم
دباره تو خماری گذاشتمتوننن....
امید وارم خوشتون اومده باشهههه
میدونم قلمم تغییر کرده و مثل قبل نمینویسم:((
۹.۱k
۰۴ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.