ای پرنده زیبا

ای پرنده زیبا
زخم بالت را که می‌بستم
عاشقت شدم
نباید این‌قدر بی‌رحمانه دور می‌شدی
بی پر و بالم من
آسمان به آسمان
چگونه دنبالت بگردم ؟
ای پرنده زیبا
اسیر زیبایی‌ات شده‌ام
مرا به قفس عشقت انداخته ای
دیدگاه ها (۱)

مست چشمانت نبودن کار آسانی که نیستجنبه میخواهد،ولی این درد د...

دل سپردن ازتوباشدعهدوپیمانش زمنقبله ام سوی توباشددین وایمانش...

گاهی سکوت میکنی؛چون اونقدر رنجیدی که نمیخوای حرف بزنیگاهی سک...

هر چه« به جز خیالِ او »قصد حریمِ دل کنددر نگشایمش به رواز در...

قفس ای مونس تنهایی من بامن باش خسته از این همه تشویش سوالی ا...

مرا تو ای صنما در کنار باید و نیستچرا تو را نگه مهربار باید ...

فاصله ای برای زنده ماندن جیمین روی زانوهایش جلوی من ماند، مث...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط