پارت bad love
پارت ۲۷ bad love
ویو ا.ت
خوابیده بودم که یهو صدای در اومد چون چراغ ها خاموش بودن چیزی معلوم نمیشد تنها چیزی که داشتم میدیدم یه چیز سیاه بود منم از ترسم جیغ کشیدم که یهو
جیمین ویو
نصفه شبی تشنم شد رفتم آشپز خونه و یه لیوان اب خوردم و رفتم بالا وارد اتاق شدم میخواستم بخوابم صدای جیغ ا.ت اومد وقتی صداشو شنیدم زود چراغو روشن کردم با روشن شدن چراغ جیغش قطع شد
#مرض داری جیغ میکشی
+به من چه تو مثل جن ها اومدی تو اتاق
#من مثل آدم وارد اتاق شدم تویی که منو آدم نمیبینی(خب بچم راست میگه)
+تو مشکی پوشیده بودی منم ترسیدم فکر کردم دزدی
#من الان جنم یا دزد؟
+هر کدوم میخوای باش من خوابم میاد (😑)
و همچنین تو باید منو فردا ببری خرید
#خدایا آدم پیدا نکردی بد بخت کنی(گریه الکی)
+بیا منو بغل کن بگیر بخواب
جیمین رفت ا.ت و بغل کرد و دو تاشونم خوابیدن
صبح ویو ا.ت
از خواب بیدار شدم دیدم جیمین نیست رفتم دستشویی کارای لازم رو انجام دادم رفتم پایین و به سمت اشپز خونه رفتم پقتی وارد شدم جیمینو درحال صبحونه درست کردن دیدم تو دلم هزار دفعه قربون صدقش رفتم(بایدم بری) بعد رفتم محکم از پشت بغلش کردم(بچم له شد😰)
ویو جیمین
داشتم صبحونه درست میکردم که یه نفر از پشت محکم بغلم کردم به دستاش نگاه کردم ا.ت بود یه خنده اومد رو لبم (خدایا مارو میبینی یا لوکیشن بفرستیم😭)
#سر صبحی چه زوری داری
+(خنده) ما اینیم دیگه
#برو بشین الان میزو میچینم
+باشه (پفیوز یه نمیگه کمکش کنم)
جیمین رفت الهی قربونش برم میزو تنهایی چید ا.تم مثل الاغ نگاش کردبعد وسطای خوردنشون بود کها.ت خانوم زر زد
+جیمین یادم نرفته ها امروز قراره بریم خرید
#من هیچی یادم نمیاد
+با ماهیتابه بزنم تو کلت فکر کنم یادت میاد(تو غلط کردی)
#اهااااااا فهمیدم
+خوبه
بعد صبحونشون رو تموم کردن رفتن بالا لباساشون رو پوشیدن رفتن خرید
ویو ا.ت
داشتم با جیمین قدم میزدم که یه مغازه چشمم رو گرفت
+جیمین بریم اونجا
#بریم عزیزم
با جیمین رفتیم تو یه لباس رو دیدم که خیلی خوشگل بود
+جیمیننننننننن میشه اونو بخری
#کدوم
+اون
#اومممممممممم.....نه
+چراااااااااااااااا
#چون بازه
+این کجاش بازه به این خوشگلی ببین جیمین داری اعصاب منو خورد میکنی هاااااا(تند گفت همی ی اینارو)
#باشه باشه شوخی کردم(خنده)
جیمین اون لباس رو برام خرید و رفتیم بیرون چند دقیقه بعد یه مغازه طلافروشی دیدم که...........
خب اینم از پارت جدید درسته که خیلی حوایت نشده بود اما از اون هایی که حمایت کردن ممنون اگه این پارت به ۲۰ لایک برسه ۳ پارت میزارم
مرسی بوس بهتون💛✨
ویو ا.ت
خوابیده بودم که یهو صدای در اومد چون چراغ ها خاموش بودن چیزی معلوم نمیشد تنها چیزی که داشتم میدیدم یه چیز سیاه بود منم از ترسم جیغ کشیدم که یهو
جیمین ویو
نصفه شبی تشنم شد رفتم آشپز خونه و یه لیوان اب خوردم و رفتم بالا وارد اتاق شدم میخواستم بخوابم صدای جیغ ا.ت اومد وقتی صداشو شنیدم زود چراغو روشن کردم با روشن شدن چراغ جیغش قطع شد
#مرض داری جیغ میکشی
+به من چه تو مثل جن ها اومدی تو اتاق
#من مثل آدم وارد اتاق شدم تویی که منو آدم نمیبینی(خب بچم راست میگه)
+تو مشکی پوشیده بودی منم ترسیدم فکر کردم دزدی
#من الان جنم یا دزد؟
+هر کدوم میخوای باش من خوابم میاد (😑)
و همچنین تو باید منو فردا ببری خرید
#خدایا آدم پیدا نکردی بد بخت کنی(گریه الکی)
+بیا منو بغل کن بگیر بخواب
جیمین رفت ا.ت و بغل کرد و دو تاشونم خوابیدن
صبح ویو ا.ت
از خواب بیدار شدم دیدم جیمین نیست رفتم دستشویی کارای لازم رو انجام دادم رفتم پایین و به سمت اشپز خونه رفتم پقتی وارد شدم جیمینو درحال صبحونه درست کردن دیدم تو دلم هزار دفعه قربون صدقش رفتم(بایدم بری) بعد رفتم محکم از پشت بغلش کردم(بچم له شد😰)
ویو جیمین
داشتم صبحونه درست میکردم که یه نفر از پشت محکم بغلم کردم به دستاش نگاه کردم ا.ت بود یه خنده اومد رو لبم (خدایا مارو میبینی یا لوکیشن بفرستیم😭)
#سر صبحی چه زوری داری
+(خنده) ما اینیم دیگه
#برو بشین الان میزو میچینم
+باشه (پفیوز یه نمیگه کمکش کنم)
جیمین رفت الهی قربونش برم میزو تنهایی چید ا.تم مثل الاغ نگاش کردبعد وسطای خوردنشون بود کها.ت خانوم زر زد
+جیمین یادم نرفته ها امروز قراره بریم خرید
#من هیچی یادم نمیاد
+با ماهیتابه بزنم تو کلت فکر کنم یادت میاد(تو غلط کردی)
#اهااااااا فهمیدم
+خوبه
بعد صبحونشون رو تموم کردن رفتن بالا لباساشون رو پوشیدن رفتن خرید
ویو ا.ت
داشتم با جیمین قدم میزدم که یه مغازه چشمم رو گرفت
+جیمین بریم اونجا
#بریم عزیزم
با جیمین رفتیم تو یه لباس رو دیدم که خیلی خوشگل بود
+جیمیننننننننن میشه اونو بخری
#کدوم
+اون
#اومممممممممم.....نه
+چراااااااااااااااا
#چون بازه
+این کجاش بازه به این خوشگلی ببین جیمین داری اعصاب منو خورد میکنی هاااااا(تند گفت همی ی اینارو)
#باشه باشه شوخی کردم(خنده)
جیمین اون لباس رو برام خرید و رفتیم بیرون چند دقیقه بعد یه مغازه طلافروشی دیدم که...........
خب اینم از پارت جدید درسته که خیلی حوایت نشده بود اما از اون هایی که حمایت کردن ممنون اگه این پارت به ۲۰ لایک برسه ۳ پارت میزارم
مرسی بوس بهتون💛✨
- ۴.۲k
- ۰۵ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط