یه پادکست گوش می دادم که تعریف میکرد
یه پادکست گوش می دادم که تعریف میکرد :
مادربزرگم آلزایمر گرفت و یک روز ، عکس عروسی خودشو روی دیوار دید و گفت : این زن کیه که آرش منو بغل کرده .. !
خودش رو فراموش کرده بود ولی پدربزرگم رو نه . عشق همینه ، همینقدر ساده ، همینقدر وحشتناک .
مادربزرگم آلزایمر گرفت و یک روز ، عکس عروسی خودشو روی دیوار دید و گفت : این زن کیه که آرش منو بغل کرده .. !
خودش رو فراموش کرده بود ولی پدربزرگم رو نه . عشق همینه ، همینقدر ساده ، همینقدر وحشتناک .
- ۱۴.۸k
- ۳۱ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط