پشت هم شعر نوشتم که بخوانی خواندی

پشت هم شعر نوشتم که بخوانی، خواندی ؟!
بغض کردم که ببینی و بمانی، ماندی ؟!

آرزو داشتم این بار به تو ، تکیه کنم
پیش من باشی و بر شانه ی تو گریه کنم

پیش من باشی و جز تو، به جهنم برود
اصلا از حافظه ام عالم و آدم برود

آمدم از نفست کام بگیرم اما
لحظه ای با لبت آرام بگیرم اما

جای #اسمت به سه تا نقطه رسیدم ...
ای وای
در جهانم اثری از #تو ندیدم ...
ای وای
💞 💞

دیدگاه ها (۱)

●•یِڪی زیر●•یِڪی رو●•دَستهایِماڹ●•زیباتَریڹ●•بافتَنیِ دُنیا ...

خیـــانت نڪردم…اهانت نڪردمبہ جز مهربانی…بہ جانت نڪردماگـــــ...

قلاب ڪڹ جانم را بہ جانتدستم را بہ دستت !نباشےنفس تنگ استدلم ...

دست هایت را محکم می گیرمو با تو میان جاده ی عشق قدم می زنمدل...

── .✦ 𝐋𝐈𝐀𝐍 𝐂𝐀𝐓𝐇𝐄𝐑𝐈𝐍𝐄🐍 ︶⏝ ⭒ 𝟷𝟼:𝟷𝟼⭒⏝︶ ㅤ ┆ᯓ★ 𝐒𝐓𝐀𝐑...

#درخواستی چند شاتیPart: ³ویو کوکلباسارو پوشیدیم من استرس داش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط