سلسله پستهای زندگی نامه امیرالمؤمنین حیدر از ولادت تا شها
سلسله پستهای #زندگی_نامه_امیرالمؤمنین_حیدر_از_ولادت_تا_شهادت
#فصل_دهم : غوغای #سقیفه
#قسمت_چهارم :
ثابت بن قیس چون این سخنان #ابوبکر را شنید، برای بار دوم مهاجرین را مخاطب ساخته و گفت:
آیا با نظر ابوبکر درباره بیعت با آن دو نفر (عمرو ابوعبیده) موافقید یا فقط خود ابوبکر را برای خلافت انتخاب میکنید؟
#مهاجرین یک صدا گفتند: هر چه ابوبکر صدیق بگوید و هر نظری داشته باشد ما قبول داریم.
ثابت بن قیس از این گفتار آنان استفاده کرده و گفت:
شما میگوئید پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم ابوبکر را برای مسلمین خلیفه کرده و او را در روزهای بیماری خود جهت ادای نماز به مسجد فرستاده است، در این صورت ابوبکر به چه مجوز شرعی سر از دستور پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم پیچیده و مسند خلافت را به عمرو ابوعبیده واگذار میکند؟
و اگر پیغمبر خلیفه ای تعیین نکرده است چرا نسبت دروغ به آن حضرت روا میدارید؟
ثابت بن قیس با این چند کلمه #پاسخ_دندان_شکنی #به_ابوبکر داد و زیر بار حرف مهاجرین نرفت و انصار نیز از سخنان او بیش از بیش به هیجان آمده و در مورد عقیده خود اصرار و پافشاری کردند.
در این حال حباب بن منذر که از طایفه انصار بود بپا خاست و گفت:
خدمات انصار برای همه روشن است و احتیاج بتوصیف و توضیح ندارد و اگر مهاجرین ما را قبول ندارند ما نیز پیروی از آنان نکنیم در اینصورت منا امیر و منکم امیر (امیری از ما و امیری از شما باشد)
سعد بن عباده (رئیس طایفه خزرج) بانگ زد که وجود دو امیر در یک دین و یک حکومت نامعقول و بی منطق است و از اینجا اختلاف دو قبیله انصار (اوس و خزرج) ظاهر شد و قبیله اوس مخصوصا بشربن سعد برای اینکه امارت سعد بن عباده عملی نشود با مهاجرین موافقت کردند ولی طایفه خزرج هم به زودی تسلیم نشدند در نتیجه سر و صدا بالا گرفت و دستها به سوی قبضه شمشیر دراز شد و چیزی نمانده بود که فتنه بزرگی بر پا شود،
اسید بن خضیر هم که رئیس طایفه اوس بود با خزرج قطع رابطه نمود.
#ادامه_دارد
#سلام_بر_اهلبیت
#سلام_بر_اهل_بیت
#سلام_بر_امام_علی #تا_غدیر
#شیعه #علی #مولود_کعبه #امام_علی #امام_علی_علیه_السلام
#یا_مهدی_ادرکنی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#بصیرت_افزائی
#بسیج_سایبری
#shia_muslim #shia_islam #shia_religion #islam_shia #shia #muslim #islam #religion
#حق_پایدار_است
#فصل_دهم : غوغای #سقیفه
#قسمت_چهارم :
ثابت بن قیس چون این سخنان #ابوبکر را شنید، برای بار دوم مهاجرین را مخاطب ساخته و گفت:
آیا با نظر ابوبکر درباره بیعت با آن دو نفر (عمرو ابوعبیده) موافقید یا فقط خود ابوبکر را برای خلافت انتخاب میکنید؟
#مهاجرین یک صدا گفتند: هر چه ابوبکر صدیق بگوید و هر نظری داشته باشد ما قبول داریم.
ثابت بن قیس از این گفتار آنان استفاده کرده و گفت:
شما میگوئید پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم ابوبکر را برای مسلمین خلیفه کرده و او را در روزهای بیماری خود جهت ادای نماز به مسجد فرستاده است، در این صورت ابوبکر به چه مجوز شرعی سر از دستور پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم پیچیده و مسند خلافت را به عمرو ابوعبیده واگذار میکند؟
و اگر پیغمبر خلیفه ای تعیین نکرده است چرا نسبت دروغ به آن حضرت روا میدارید؟
ثابت بن قیس با این چند کلمه #پاسخ_دندان_شکنی #به_ابوبکر داد و زیر بار حرف مهاجرین نرفت و انصار نیز از سخنان او بیش از بیش به هیجان آمده و در مورد عقیده خود اصرار و پافشاری کردند.
در این حال حباب بن منذر که از طایفه انصار بود بپا خاست و گفت:
خدمات انصار برای همه روشن است و احتیاج بتوصیف و توضیح ندارد و اگر مهاجرین ما را قبول ندارند ما نیز پیروی از آنان نکنیم در اینصورت منا امیر و منکم امیر (امیری از ما و امیری از شما باشد)
سعد بن عباده (رئیس طایفه خزرج) بانگ زد که وجود دو امیر در یک دین و یک حکومت نامعقول و بی منطق است و از اینجا اختلاف دو قبیله انصار (اوس و خزرج) ظاهر شد و قبیله اوس مخصوصا بشربن سعد برای اینکه امارت سعد بن عباده عملی نشود با مهاجرین موافقت کردند ولی طایفه خزرج هم به زودی تسلیم نشدند در نتیجه سر و صدا بالا گرفت و دستها به سوی قبضه شمشیر دراز شد و چیزی نمانده بود که فتنه بزرگی بر پا شود،
اسید بن خضیر هم که رئیس طایفه اوس بود با خزرج قطع رابطه نمود.
#ادامه_دارد
#سلام_بر_اهلبیت
#سلام_بر_اهل_بیت
#سلام_بر_امام_علی #تا_غدیر
#شیعه #علی #مولود_کعبه #امام_علی #امام_علی_علیه_السلام
#یا_مهدی_ادرکنی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#بصیرت_افزائی
#بسیج_سایبری
#shia_muslim #shia_islam #shia_religion #islam_shia #shia #muslim #islam #religion
#حق_پایدار_است
۱.۹k
۲۵ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.