بیا رفیق...
بیا رفیق...
دمی بشین کنارم، بیا بخاطرِ تو به آذر خانوم گفتم امشب عقربه هارو نگه داره، امشبو می خوام فقط کنارِ تو باشم و اونقد بخندونمت که حواستو از غم و غصه ها و مشکلات پرت کنم... بیخیال قربونِ شکلت، فکرِ اون دفترچه قسطت نباش، ولش کن این چرتکه انداختنارو، یه امشبو بشین حرفای قشنگ بزنیم و به ریشِ هرچی غم و غصس بخندیم!
مگه توو سال چند شب داریم که اینطوری به درازا بکشه؟ مگه چندتا پاییزِ نارنجی داریم اصن؟
بیا می خوام واست قصه ی شبِ چله بگم، قصه ی خودمونو... قصه ی منو نگاهت!
آخ که چه سرِ درازی داره این قصه ی شیرین...
قصه ی عشقِ آقاجون و عزیز، خاطراتِ فوتبال بازی کردنامون توو زمین خاکی، خاطره ی خاله بازیا توو حیاط، خاطره ی زنگ تفریح ها و دعواهامون، خاطرات سربازی و کلاغ پرهای گوشه ی حیاط، توام بگو... از گیر دادنای ناظم، اس ام اس بازیای یواشکی...
بیا می خوام واست بگم چجوری عاشقت شدم؛ اون هندونه شیرینه که آقاجون شب یلدا گرفته بود، یادته چجوری انداخت وسط حوض؟ همونجوری مهرت به دلم افتاد... همونقدر خنده هات شیرین بود، هنوزم هست... شیرین تر از تمومِ هندونه ها، شیرین تر از خاطرات بچگیم!
امشب میخوام فقط واست حافظ بخونم و بگم:
"عالم از شور و شر عشق خبر هیچ نداشت
فتنه انگیز جهان غمزه جادوی تو بود
من سرگشته هم از اهل سلامت بودم
دام راهم شکن طره هندوی تو بود"...
#یلدا مبارک
#شقایق_عباسی
دمی بشین کنارم، بیا بخاطرِ تو به آذر خانوم گفتم امشب عقربه هارو نگه داره، امشبو می خوام فقط کنارِ تو باشم و اونقد بخندونمت که حواستو از غم و غصه ها و مشکلات پرت کنم... بیخیال قربونِ شکلت، فکرِ اون دفترچه قسطت نباش، ولش کن این چرتکه انداختنارو، یه امشبو بشین حرفای قشنگ بزنیم و به ریشِ هرچی غم و غصس بخندیم!
مگه توو سال چند شب داریم که اینطوری به درازا بکشه؟ مگه چندتا پاییزِ نارنجی داریم اصن؟
بیا می خوام واست قصه ی شبِ چله بگم، قصه ی خودمونو... قصه ی منو نگاهت!
آخ که چه سرِ درازی داره این قصه ی شیرین...
قصه ی عشقِ آقاجون و عزیز، خاطراتِ فوتبال بازی کردنامون توو زمین خاکی، خاطره ی خاله بازیا توو حیاط، خاطره ی زنگ تفریح ها و دعواهامون، خاطرات سربازی و کلاغ پرهای گوشه ی حیاط، توام بگو... از گیر دادنای ناظم، اس ام اس بازیای یواشکی...
بیا می خوام واست بگم چجوری عاشقت شدم؛ اون هندونه شیرینه که آقاجون شب یلدا گرفته بود، یادته چجوری انداخت وسط حوض؟ همونجوری مهرت به دلم افتاد... همونقدر خنده هات شیرین بود، هنوزم هست... شیرین تر از تمومِ هندونه ها، شیرین تر از خاطرات بچگیم!
امشب میخوام فقط واست حافظ بخونم و بگم:
"عالم از شور و شر عشق خبر هیچ نداشت
فتنه انگیز جهان غمزه جادوی تو بود
من سرگشته هم از اهل سلامت بودم
دام راهم شکن طره هندوی تو بود"...
#یلدا مبارک
#شقایق_عباسی
۲.۸k
۲۹ آذر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.