نکته دیگری که مطرح کردی این است:
نکته دیگری که مطرح کردی این است:
8- اگر همه زن ها آزاد باشند مساله طبیعی و عادی می شود.خواهرم! پیش تر از دیگران هم شنیده بودم که اگر در جامعه ما هم گناه و بی بندوباری آزاد باشد، این مسائل عادی می شود و این قدر مردم حریص گناه نخواهند بود.
البته من هم با " عادی شدن" موافقم اما به نظر من در آن صورت دو چیز طبیعی و عادی می شود.
الف) مرحله ای از گناه و فساد عادی می شود و افراد به دنبال مرحله جدیدی می روند نه اینکه فساد به کلی تعطیل شود.
برای جوانی که سیگار به وفور در اختیارش باشد ممکن است سیگار کشیدن عادی شود اما در این صورت به مواد مخدر قوی تر روی می آورد.
همانگونه که در جامعه ما، وقتی پیدا بودن قسمت کمی از جلوی موی سر خانم ها عادی شد و هیچ کس از دیدن آن تعجب نکرد، باز شدن یقه ها، کوتاه شدن مانتوها، بالا رفتن آستین ها و مراحل بعدی آغاز شد. پس عادی شدن به معنی تماتم شدن خطا و خلاف نیست بلکه انتقال به مرحله خطرناکتر و پر فساد تر است.
ب) عادی شدن آثار و عواقب گناه:
تصور کن خانمی به دیدن دوستش رفته و با لحنی حاکی از تعجب به وستش می گوید چرا کبریت، چرخ گوشت، و کارد را قایم کرده ای و در قسمت های دور از آشپزخانه گذاشته ای.
در منزل ما که این چیزها در دسترس است و همه چیز هم برای بچه ها عادی شده، آن قدر این ها را دیده اند که برایشان کاملا طبیعی است اما پس از چند دقیقه که دوستش از او می پرسد چرا فرهاد کوچولو را با خودت نیاورده ای می گوید، همین دیروز انگشتانش را توی چرخ گوشت فرو کرده بود، بردمش بیمارستان. و وقتی از او احوال مژگان را می پرسد می گوید او هم با کارد انگشتش را قطع کرده و بر روی تختی کنار فرهاد در بیمارستان بستری است و موقع رفتن، زمانی که دوستش می گوید ببخشید، جمعه آینده مجلسی داریم، اگر اشکالی ندارد، قالی اتاق پذیرایی تان را یک روزه به ما امنت بدهید، شرمسارانه می گوید، شرمنده ام، همین هفته قبل بچه ها با کبریت بازی می کردند، گل وسط قالی را سوزانده اند.
یعنی در حالی که به عواقب خطرناک بودن در دسترس بودن، آزاد بودن، اعتراف می کند در همان حال از عادی شدنسخن می گوید. پس آنچه عادی شده، مشاهده عواقب کار خلاف است.
خواهرم، واقعیت ها و آمار و گزارش ها حاکی از این است که در جوامع غربی، همان جاهایی که ما گمان می کنیم برهنه بودن و آزاد بودن ارتباطات زن و مرد عادی است و بر این اساس هیچ معضلی ندارند، فساد و تباهی و تجاوز به حقوق و حدود یکدیگر روز افزون است و از عادی شدن به معنی پایان خطا و خلاف هرگز خبری نیست. کافی است به قصد تحقیق تعدادی روزنامه و مجله رات ورق بزنی تا از آثار شوم این عادی شدن ها آگاه تر شوی.
من دوف سه گزارش از چند روزنامه متعلق به چند سال پیش برایت می نویسم. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل:
به گزارش تحقیقاتی که از سوی اداره مطالعات جمعیت انگلیس تهیه گردیده است، در سه ماهه آخر سال گذشته میلادی بیش از 31% از کودکانی که در مناطق انگلیس به دنیا آمده اند پدر مشخصی نداشته اند. ( کیهان: 4/4/71)
شبکه تلویزیونی سی. ان. ان در گزارش خود می گوید: 50% کودکان در امریکا را اطفال نامشروع تشکیل می دهند و شمار خانواده هایی که قربانی طلاق شده اند نیز رو به افزایش است. ( کیهان: 7/4/71)
تلویزیون سی. ان. ان فیلم های کوتاهی از حمله به دختران و زن ]ا و کمک خواستن آنها از مردم و پلیس را نشان داد و اضافه کرد که حقیقتا کار جرم و جنایت در جامعه آمریکا به مرحله حاد کشیده شده است، به طوری که آمار قتل، تعرض جنسی، دزدی و انواع شرارت ها روز به روز در شهر های امریکا افزایش می یابد و پلیس که قادر به جلوگیری از این جرایم نیست، به زنان و دختران توصیه می کند که سلاح گرم یا سرد یا سرنگ های مختلف حاوی داروی بیهوشی همراه خود داشته باشند تا بتوانند در برابر حملات افراد شرور از خود دفاع کنند. ( کیهان: 9/3/70)
برای مطالعه ی بیشتر و مفید تر به لینک زیر مراجعه نمایید، تشکر.
http://www.wisgoon.com/pin/1597667/
ادامه دارد...
8- اگر همه زن ها آزاد باشند مساله طبیعی و عادی می شود.خواهرم! پیش تر از دیگران هم شنیده بودم که اگر در جامعه ما هم گناه و بی بندوباری آزاد باشد، این مسائل عادی می شود و این قدر مردم حریص گناه نخواهند بود.
البته من هم با " عادی شدن" موافقم اما به نظر من در آن صورت دو چیز طبیعی و عادی می شود.
الف) مرحله ای از گناه و فساد عادی می شود و افراد به دنبال مرحله جدیدی می روند نه اینکه فساد به کلی تعطیل شود.
برای جوانی که سیگار به وفور در اختیارش باشد ممکن است سیگار کشیدن عادی شود اما در این صورت به مواد مخدر قوی تر روی می آورد.
همانگونه که در جامعه ما، وقتی پیدا بودن قسمت کمی از جلوی موی سر خانم ها عادی شد و هیچ کس از دیدن آن تعجب نکرد، باز شدن یقه ها، کوتاه شدن مانتوها، بالا رفتن آستین ها و مراحل بعدی آغاز شد. پس عادی شدن به معنی تماتم شدن خطا و خلاف نیست بلکه انتقال به مرحله خطرناکتر و پر فساد تر است.
ب) عادی شدن آثار و عواقب گناه:
تصور کن خانمی به دیدن دوستش رفته و با لحنی حاکی از تعجب به وستش می گوید چرا کبریت، چرخ گوشت، و کارد را قایم کرده ای و در قسمت های دور از آشپزخانه گذاشته ای.
در منزل ما که این چیزها در دسترس است و همه چیز هم برای بچه ها عادی شده، آن قدر این ها را دیده اند که برایشان کاملا طبیعی است اما پس از چند دقیقه که دوستش از او می پرسد چرا فرهاد کوچولو را با خودت نیاورده ای می گوید، همین دیروز انگشتانش را توی چرخ گوشت فرو کرده بود، بردمش بیمارستان. و وقتی از او احوال مژگان را می پرسد می گوید او هم با کارد انگشتش را قطع کرده و بر روی تختی کنار فرهاد در بیمارستان بستری است و موقع رفتن، زمانی که دوستش می گوید ببخشید، جمعه آینده مجلسی داریم، اگر اشکالی ندارد، قالی اتاق پذیرایی تان را یک روزه به ما امنت بدهید، شرمسارانه می گوید، شرمنده ام، همین هفته قبل بچه ها با کبریت بازی می کردند، گل وسط قالی را سوزانده اند.
یعنی در حالی که به عواقب خطرناک بودن در دسترس بودن، آزاد بودن، اعتراف می کند در همان حال از عادی شدنسخن می گوید. پس آنچه عادی شده، مشاهده عواقب کار خلاف است.
خواهرم، واقعیت ها و آمار و گزارش ها حاکی از این است که در جوامع غربی، همان جاهایی که ما گمان می کنیم برهنه بودن و آزاد بودن ارتباطات زن و مرد عادی است و بر این اساس هیچ معضلی ندارند، فساد و تباهی و تجاوز به حقوق و حدود یکدیگر روز افزون است و از عادی شدن به معنی پایان خطا و خلاف هرگز خبری نیست. کافی است به قصد تحقیق تعدادی روزنامه و مجله رات ورق بزنی تا از آثار شوم این عادی شدن ها آگاه تر شوی.
من دوف سه گزارش از چند روزنامه متعلق به چند سال پیش برایت می نویسم. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل:
به گزارش تحقیقاتی که از سوی اداره مطالعات جمعیت انگلیس تهیه گردیده است، در سه ماهه آخر سال گذشته میلادی بیش از 31% از کودکانی که در مناطق انگلیس به دنیا آمده اند پدر مشخصی نداشته اند. ( کیهان: 4/4/71)
شبکه تلویزیونی سی. ان. ان در گزارش خود می گوید: 50% کودکان در امریکا را اطفال نامشروع تشکیل می دهند و شمار خانواده هایی که قربانی طلاق شده اند نیز رو به افزایش است. ( کیهان: 7/4/71)
تلویزیون سی. ان. ان فیلم های کوتاهی از حمله به دختران و زن ]ا و کمک خواستن آنها از مردم و پلیس را نشان داد و اضافه کرد که حقیقتا کار جرم و جنایت در جامعه آمریکا به مرحله حاد کشیده شده است، به طوری که آمار قتل، تعرض جنسی، دزدی و انواع شرارت ها روز به روز در شهر های امریکا افزایش می یابد و پلیس که قادر به جلوگیری از این جرایم نیست، به زنان و دختران توصیه می کند که سلاح گرم یا سرد یا سرنگ های مختلف حاوی داروی بیهوشی همراه خود داشته باشند تا بتوانند در برابر حملات افراد شرور از خود دفاع کنند. ( کیهان: 9/3/70)
برای مطالعه ی بیشتر و مفید تر به لینک زیر مراجعه نمایید، تشکر.
http://www.wisgoon.com/pin/1597667/
ادامه دارد...
۵.۶k
۱۸ فروردین ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.