گر نمی مانی نیا بیهوده آشوبم نکن

گر نمی مانی ؛ نیا ؛ بیهوده آشـــــوبَم نکن
من به تنهــا بودَنَم خو کرده ؛ مجذوبَم نکن

گفته بودم با دلــم بازی نکن ؛ کردی ؛ ولی
گر نمی گویَم سُخن ؛دیوانه محسوبَم نکن

من نمی گویم رها کن زندگی ؛با من بِمان
یا نیا ؛ یا که نـــرو ؛ اینگونه ؛ مخروبم نکن

تا که باوَر می کنم تنها شُدم ؛ برگشته ای
بر نَگرد ؛ با او برو ؛ اینگونه ؛ مغلــــوبَم نکن

رفته ای ؛ باشد برو ؛ دیگــــر نیا آنجا بمان
می شوم دیوانه؛بازی بامن ای خوبم؛نکن

#نازی_شکوری
دیدگاه ها (۱)

دورے ، گاهی دردآور نیستـــ‏‎اما دردآور آن استــــشخصی از تو ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط