رمان عاشق عاشقیم

من سوبورجوریازگم دختری که ۵ سالش بود بر اثر یک تصادف پدر و مادرش رو از دست داد
الان من تنها توی یک هتل زندگی میکنم و توی شرکت عمو محمد که شریک پدرم بود کار میکنم عمو محمد یه پسری داره که کل دخترای شرکت روش کراشن من اولش ازش بدم میومد اما کم کم‌ عاشقش شدم از اونجایی که ..................




ادامه دارد
منتظر پارت های بعدی باشید
دیدگاه ها (۰)

رمان عاشق عاشقیم

باز هم لایکای قشنگتون

خیلی خیلی ممنونم

هنوز دو دقیقه نشده که یک لایک خورد

پآرت17. دلبرک شیرین آستآد

{ 𝐵𝑒𝓉𝓌𝑒𝑒𝓃 𝓉𝑜𝓌 𝓈𝓅𝒶𝒸𝑒𝓈 }𝒫𝒶𝓇𝓉  ¹¹..چند لحظه به قیافه سرخ منو دا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط