و اندوه

و "اندوه"
در روی من نشست
اندکی در من خیره شد
گریه را اغاز کرد!
و من ساکت
ایستادم...! #سَ_حَ_ر
دیدگاه ها (۱)

#عشقهیچ گاه ب مرگ طبیعی نمی میرد #عشق می میرددچون نمی دانیم ...

از من خبر بگیر!کاری نداردکافی ست صبح هادلت برایم تنگ شودو بی...

در غیبت او اگر کسی میتوانست درون قلبم را بخواند مرا اغواگری ...

#دوستت_دارمتا ان سوی ابدیت😍 ❤ #سَ_حَ_ر

تمام روز در شهرِ بغض‌های فروخورده پیاده راه رفته بود و حالا ...

𝑭𝒓𝒐𝒎 𝒎𝒚 𝒉𝒆𝒂𝒓𝒕 :: part¹⁴ "...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط