نه آیندهای برایش مانده بود نه گذشتهای

نه آینده‌ای برایش مانده بود نه گذشته‌ای؛
نه شوقی و نه هراسی، معلق بر امواج زمان پیش می‌رفت و برایش هیچ اهمیتی نداشت به کجا می‌رود.



•••
#عاشقانه_خاص#بیو#متن#کپشن#سریال#موزیک#تکس#کلیپ#ادیت#زیباا#سینمایی#گل#پروفایل#رستوران#غذا#محلی#لایک#شات#فالو#زیبایی#طبیعت#کیک#استان#آبشار#مشاوره#کنکور#معرفی_کتاب#سال_نوروز#مذهبی#محرم#گربه
#گل_پیچک
دیدگاه ها (۱۳)

وقتی انسان ها از تنهایی می نالندمنظورشان این نیست کهاطرافشان...

با این نوشته‌ی عباس معروفی تضمینی دلش رو می‌بری؛ میگه:‏حتی ی...

بغلم کن، یه جور که معلوم نشه زخمامون برای کدوم یکی از ماس؛هم...

لایکش کن دوست من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط