ترکی کوچک
تَرَکی کوچک،
در تنش هویدا شد
گویی دردی را تحمّل کرده بود
دردی بی درمان،
که بند بند وجودش را،
شرحه شرحه کرده بود
رنجی که رنجورش ساخته بود
بسانِ بیابانی که بی آب مانده بود
ترک خورد،
شکست،
از ترکهایش،
گیاهی رویید،
سبز شد،
جهانی دوباره ودوباره،
متولّد شد...
شاید اگر ترک نمیخورد
سرسبز هم نمیشد
جانی دوباره نمیگرفت
وجهانی متولّد نمیشد...
س.شاپرک
در تنش هویدا شد
گویی دردی را تحمّل کرده بود
دردی بی درمان،
که بند بند وجودش را،
شرحه شرحه کرده بود
رنجی که رنجورش ساخته بود
بسانِ بیابانی که بی آب مانده بود
ترک خورد،
شکست،
از ترکهایش،
گیاهی رویید،
سبز شد،
جهانی دوباره ودوباره،
متولّد شد...
شاید اگر ترک نمیخورد
سرسبز هم نمیشد
جانی دوباره نمیگرفت
وجهانی متولّد نمیشد...
س.شاپرک
- ۲.۴k
- ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط