چند وقت ست که بیحوصلهام بیشعرم

چند وقت ست که بی‌حوصله‌ام بی‌شعرم
چشم‌های تو ولی رمز غزل‌خوانی‌هاست

من پریشان به پریشانی چشمان توام
چشم‌های تو پریشان به پریشانی‌هاست...

#عمران_میری
دیدگاه ها (۱)

غم این خفته ی چندخواب در چشم ترم می شکند...نیما یوشیج

دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندانم #سعدی

از دست من و قافیــه‌هایم گله‌مند استماهی کـه دچارش غزلم بند ...

‏‎مبارک باد زیبا مبعثش که با‏‎اقرا بسم ربک‏‎آغاز‏‎وبا انا اع...

‍میوه لبهای تودر زیر باران چیدنی استچشم تو کهنه شرابی تا ابد...

می سرایم "تو" و چشمان "تو" رانه سپیدی...نه غزل... تویی آن شع...

بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست آه بی تاب شدن عادت کم حوص...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط